خب امثال هم یه مهرگان آمد و دارد می رود و ما هم جشنی نگرفتیم و لیک زبانمان را که موش نخورده پس به همه اهل مهر و صداقت تبریک میگم .
بعد از نوروز بزرگترین جشن ایرانیها هست یادمون باشه در تعطیلات بگنجانیم .
پا نویس : چه حرفایی میزنه سپندار ! هنر کردن برادرای عرب شبه جزیره اجازه دادن فعلا ۵ روز نوروز صفا کنیم بقیه پیش کشتون جناب سپندار !
پینوشت : میشه یه معامله کرد : دو ماه اضافه کاری غم و اندوه میگیریم بجاش ۶ روز مهرگان تعطیل کنند
پ ن ۲ : پیام ارسال نشد چون گیرنده ای با این نام یافت نشد ...
.
عزیز دل ! ترس هم حد و اندازه ای داره !
اینکه میگن فلانی از سایه خودشم میترسه همچین اصطلاح تیتیش مامانیی نیستا !!!
البته اگه ریگی به کفش نداری !
یک : من ترسو هستم
دو : ریگ هم به کفش دارم
سه : به تازگی توی دهات دیدم شغالها هم نمی ترسند
راستش از خودم که پنهون نیست از شما چه پنهان که به نظر من پت و مت اینقدرها هم احمق نبودن !
اگه خوب نگاه بکنیم خیلی از کارای اونا میتونه راهنمایی واسه روشهای دیگر انجام دادن امورات زندگی باشه ٬ خب درسته که واسه برطرف کردن یه مشکل چندین راه حل غلط رو امتحان می کردند اما مهم این بود که فقط به یک روش اعتقاد نداشتند و به نحوی
پلی راه حلیزاسیون بودند .
خب اینکه مثلا واسه آب میوه گرفتن همون اول برن سراغ دستگاه آب میوه گیری که هنر نیست ٬ مهم اینه که چندین راه حل را آزمایش کرد ٬ اول با یک میکسر بتن ٬ دوم با یک ماشین لباسشویی و سوم با استفاده از پنکه و یه لگن بزرگ و در نهایت با سبک سنگین کردن اوضاع و احوالات پیش آمده به این نتیجه رسید که اون وسیله ای که در کمد کابینت آشپزخانه هست و به آن دستگاه آبمیوه گیری گویند بهتر از بقیه ابزارآلات مذکو مفید فایده می باشد .
همین پلی راه حلیزاسیون هم اکنون حدود چند هزار سال است که در سرزمین ما بکار می رود ٬ تا حالا فکرش رو کرده بودیم ؟ اینم یه الگوسازی دیگر غرب از منشهای ایران زمین !
اما آنچیزی که مرا غمگین می سازد اینست که بعضیها به روشهای مختلفه ای که ما بر گزیده ایم
می خندند و دائم اشارتشان به کمد کابینت هست !
پاورقی : پت و مت آینه ای ایران نما
این روزها بدجور گیج هستم
نمی دونم کار درستی کرده ام ؟ می کنم ؟ خواهم کرد ؟
نمی دونم راه جبران دارم ؟ یا خواهم داشت ؟
نمی دونم چه خواهد شد !
عجب ! من توی موضوع شخصی گیر کرده ام اونوقت به برادر دکتر سید محمود احمدی نژاد و اینها گیر میدم که میخوان بیش از هفتاد میلیون نفر رو اداره کنند ! جدی میگما ! شایدم هر دو تامون اشتباهی هستیم منظورم اینه که نه من اینکاره هستم نه اون اونکاره ٬ کس دیگه ای بود میتونست !
زییییینگ ... مغزم هنگ کرد .