وبلاگهای شخصی از نگاه من یک از بهترین آموزشگاههای اجتماعی شدن مخصوصن برای روابط دختر و پسر هستند .
کسانی که اهل اینترنت جهت تفریح نیستند و یا اهل وبلاگ نویسی نیستند این حرف من رو به خوبی نمی فهمند !
وبلاگ مکانی برای آشناییهاست ... برای دوست شدن ... عاشق شدن ... دل شکستن ... فریب دادن و خوردن و ...
در اینجا خیلی هزینه های آموزش رفتارهای دوستانه دختر و پسر کم هست !!!
در زمانی که در کشور ما اینقدر محدودیت از بدو تولد تا دم مرگ به همراه شهروندان هست و فرصت آزمون خطا برای انتخاب محدود و پر هزینه ! انتخاب دوست خوب در وبلاگها بسیار ممکن تر است تا در کوچه و خیابان !!!
جایی که میتوان از سرگذشت ها نوشت و خواند ٬ از خنده و گریه ها ٬ حتی میتوان با کمی صبر و تامل رفتارها را نیز دید !!!
اینجا جای خوبی است ٬ این حرف من است .
سخنی از سپندار :
برای ساختن یه زندگی واقعی مشقتی به اندازه ساختن اهرام ثلاثه مصر لازمه و برای خراب کردن آن راحتی یه سفت و شل شدن دودول !!!
------
من هنوز نقشه فونداسیون اهرام رو هم نکشیدم !!! اوه !!! کی میره اینهمه راه !!!
در این هنگام میخوام یه مختصر حرفی گنده تر از هیکلم بزنم !
باشد که بزرگان ادب بخشایشگر باشند .
واقعیتش اینه که من میگم هیچ عشقی برتر و زیبا تر از عاشق شدن روی زمین نیست !!
بیخود کبوتر دل را مثل سفینه آتلانتیس دائمن به فضا بفرستیم و مستان و رندان سلام این معشوق و اون دلدار کنند افاده حقیقت نمیکنه !
ما انسانها عاشق همدیگه باشیم ، البته در چارچوب قانون !! شیرتوشیرش نکنیم دیگه !!!
یک انسان عاشق یک انسان ! حالا دیگه میزانش و کی و کجا و زن و مرد و چند سالشه و ... فضولیش به من نیومده ! راحت باشین !
یک ، دو ، سه
پیش به سوی عشق ...
اُه اُه !!! هی یارو شما کجا ؟
تو که تا دو دقیقه پیش یه معشوق داشتی !!! از صف برو بیرون !!!
بی وفای خائن !!!
از انجا که در محافل بحث و گفتگو پیرامون ۲۵ خرداد سه سال پیش جاریست ما نیز گفتیم نظراتی در این پیرامون شلیک نماییم ٬ باشد که بر دیواری گچی خطی اوفتد .
از دید من اگر در فردای ۲۵ خرداد این رفته بود نزد اون و اونجاهاشون رو به هم نشون میدادند به احتمال خیلی زیاد نتیجه بهتری داشت .
چی ؟ متوجه نشدین !؟ بازش کنم ؟ خیلوخب :
اگه میرحسین به جای حرکات قهر آمیز با حاکمیت رفته بود به پای میز مذاکره می توانست حرکت اصلاح طلبانه بحق خودش رو بهتر پیش ببره .
درسته که میگفت می خواد همراه و دنباله روی مردم باشه و بود ولی اینکارش یه تعارف عملی بود !!!
پدر من ! مردم که تکنیک و تاکتیک سیاسی بلد نبودند ! فقط هدف رو خوب میشناختند .
حرکات قهر آمیز پراکنده و گهگاه تند و خشن هیچ نتیجه خاصی که منجر به رسیدن به هدفی خاص شود در پی نداشت . فحش و درگیری های شدید چه دردی رو دوا کرد ؟! بجز ایجاد زخمهای التیام ناپذیر برای عده زیادی !
به نظرم هنوز هم باید به فکر اصلاحات باشند ولی نه از نوع محمد خاتمی !!! به اشکال و منشهای نوین !
اشکال نوین چه جوریه ؟ نمی دونین ؟ آخی ! منم نمیگم !!
پینوشت کاملن جدی : من اهل سیاست نیستم ٬ هیچگونه فعالیتی هم ندارم ٬ برانداز هم نیستم ! فقط و فقط یه تماشاچی هستم . اصلن هم دوست ندارم اینجورا باشم !
مواجهه با یه اتفاق در نگاههای مختلف :
دیروز جلد مدارکم به همراه ۶ عدد کارت ای تی ام ٬ گواهینامه ٬ کارت ملی و کارت سازمان رو گم کردم
آخر وقت بود که متوجه شدم نیست و زمین و زمان رو توی اداره و خیابون گشتم ٬ یادمه تا یه جاهایی توی بازرسی باهام بود اما از وقتی دم اداره پیاده شدم دیگه یادم نبود که همرام بود یانه .
بگذریم از دیروز تا امروز خیلیها حدس و گمان زدند و بعضی هم خیلی کمک اما شیوهای مختلف واسه پیدا شدن از همه جالب انگیز تر بود .
مامان : پول نذر کرد واسه فلانی !
همکارم ح د گفت : پانصد تومان بذار لای سوره نمی دونم گفت یونس یا یوسف ٬ یه همچین چیزی !
همکارم ع ف : اصلن ناراحت نباش تو چون دلت صافه مدارکت به دست یه آدم منصف میفته !
همکارم م س : خب از حالا برو دنبال کاراش به حل اختلاف گزارش بده و کارتهای شتاب رو هم بسوزون
خودم :
- نذر ؟!!!
- پول لای قران !!
- دل صاف ؟!!
- آره اگه تا فردا پیدا نشد میرم اطلاع میدم
جالبه تنوع تفکر در یه محیط به این کوچکی چقدر متفاوت !!!
-----------
خواهش میکنم نگران نباشین و پیشنهاد ورد و جادو ندهید ! پیدا شد ٬ توی ماشین بازرسی اون سازمانی بود که مشترک با هم رفته بودیم ٬ دیروز گشته بودن ولی لا به لای مدارک یکی دیگه از بازرسها گرفته بودن و امروز کشف شد !!!
دلواپسی هم کم چیزی نیست !!!
همیشه فکر میکردیم امتحان سخته !!!
- بی خیال شو ...
- خب نمیشه ...
- پس حقته !!!
واسه بهتر زیستن :
نه کسی رو دوست بدار نه بذار کسی دوستت بداره
پ ن : اگه تونستیم !!!
تکمیلی : من یکی که نمیتانم !!!
آخرین قسمت کارتون کار و اندیشه که پخش نشد !!! دیالوگش در زیر اومده :
ما کار و اندیشه با هم هستیم همیشه
می خوایم بریم امریکا بشیم بی اصل و ریشه
خبر رسیده رفتن با حنا دختری در مزرعه یه کمپانی بزرگ راه انداختند !!!
بچه سوسول که معلومه ٬ دانشجوی فوق و دکترا هم که معلومه ٬ یارو با یه من ریش و تسبیح دم مغازش وایساده بود میگفت خدا قسمت کنه بریم امریکا !!!
به راستی فرار مغزها شنیده بودیم ولی تسبیح به دست کجا میخواد فرار کنه دیگه نوبرشه !!!
لابد دم چارراه منهتن میخواد ذکر بگه !!!
-------- -------- --------
پینوشت : چرا همه رفتنی شدن ؟
پینوشت ۲ : نکنه فردا روحانیت و روحانیون هم گرین کارد رو کنند !!!
پینوشت ۳ : حالا که همه رفتنی شده اند من می مانم ! به این میگن یه ایرانی کرمدار !!!
پینوشت ۴ : اون بالا یه شعربود کارتونی ! کسی که مهاجرت میکنه بی اصل وریشه نمیشه ولی یه مدتی واسه پیدا کردن هویتش در اون جامعه باید وقت بذاره همین .
ماست را بر چند نوع است و هر نوع را چند خاصیت ...
از گاو گرفته تا الاغ ...
اما گوسفند را ماستیست مثال زدنی ...
خاصیت مطرح آن ایجاد چرت و خواب آلودگی در انسانست
پس :
به هنگام کار
رانندگی
درس خواندن
و...
کمتر بخوریم !!
مخصوصن مردم دیارمان !!! که هزاران سالست ماست گوسفند میخورند و همیشه در چرتند و دزدان به سودگی بر جان و مال و فرهنگ و تمدنشان می زنند !!!
گویند که روزی شیخ صادق زیبا کلام بر بالای منبری در دانشگاه صنعتی شریف فرمود که یک شاخ موی محمد ابن عبدالله را به داریوش و کورش و تخت جمشید و پرسپولیس و خلاصه همه دم و دستگاه ایرانی جماعت نمیدهم ! نوروز سیخی چند ؟
خلاصه معامله سختی هست ٬
از دیدگاه اینجاب بهتر است تا کترین اشتون از اتحادیه اروپا در عراق و در اجلاس ۱+۵ حضور دارند یه دفعه شیخ ما را نیز به آن اجلاس برده و بشود شیخ صادق +۱+۵!
نکنه نظری افتد و این معامله ی یک تار مو با بزرگان و تمدن ایران زمین جوش بخوره !
بابا حاج شیخ سید صادق زیبا کلام !!! استعداد بساز بفروش شدن هم نداری !!!
یادش بخیر اون سالهای اصلاحات کارت گرفته بود اومدی توی شهر ما سخنرانی ٬ همینایی که داری واسشون چهچه میزنی نذاشتن توی هیچ سالن کنفرانسی سخنرانی کنی ٬ به ناچار بردیمت توی یک مسجد کوچیک واسه ما جوونای بیست ساله چهچه بزنی !!!
خب کار تو چهچه زدن و یه لقمه نون ماست و پنیر برای زن و بچه فراهم کردنه !!! حالا واسه کی بزنی مهم نیست !
من میگم حالا که اومدی پای معامله بگو ببینم حاضری یه تار موی یک حبشی را با بابک خرمدین عوض کنی ؟ باور کن ما ایرانی ها ارزون فروشیم ٬ مشتری میشی .
شیخ صادق خیلی خیلی زیبا کلام ! پدرم ! اینو که میگی اونوقت یه بچه بیست ساله هم پیدا میشه و کم تحمل ٬ به ناگاه می گوید : یک موی گندیده کورش بزرگ را به تمامی مقدسات جنابعای مثل ... نمی دهم !!!
حاجی سنجیده حرف بزن ! شیخنا ! نمیگم به تمدنت و تاریخت و فرهنگت احترام بذار ولی توهین نکن که بوی بی ریشگی به هوا برمی خیزد !!!
حاجی بی خیال !!!