حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

قیمت

تورم تورم تورم تورم تورم تورم تورم تورم تورم تورم .............

که میگفتن این بود ؟! 

اینقدر کردن توی گوش ما که تورم بد است ... تورم بد است .. تورم بد است .  حالا که به وضوح داریم میبینیم قراره دیه از چهل میلیون به نود میلیون یعنی یه چیزی بالاتر از صد درصد برسه انگشت تعجب به دماغ خود میگذاریم . ( دماغ به معنای مغز )  

عجب !!! این تورم کجاش بد بوده ؟؟؟  

یعنی ارزش مالی انسان بیش از دو برابر بشه ! یعنی بهتر از این میشه ؟! آهان کجا هستند این

 انجیو های حقوق بشری ؟! 

 حسابش رو بکن من بعد از دستشویی  هفتاد کیلو  هستم به نقلی میشوم هرکیلو ۱٬۲۸۵٬۷۱۴ تومان !                                                                                                        

 توجه : در این نرخ گذاری هیچگونه اشارتی به عقاید انسان نشده است .  

دوباره بشینید مثل این خاله زنکها بگین در ایران ارزش انسان به اندازه گوسفند هست !  گوشت گوسفند شنیدم بطور میانگین یه چیزی حدود ۱۵۰۰۰ تومان است .  

حالا میریم تو فاز ریاضی :

۱۵٬۰۰۰ < ۱٬۲۸۵٬۷۱۴  

این معادله را تفسیر میکنیم  :

گوسفند < انسان   

نتیجه اخلاقی ـ ریاضی اینکه : ای عزیز جان برادر که با انسان مثل گوسفند توی سلاخ خونه رفتار میکنی بدان و آگاه باش که ارزش انسان خیلی بیشتر از حیوان است .  

جون من فکر کن ! شعبده بازی نبود یه دو دوتا چارتای ساده بود نه تفسیر و ترویج علوم انسانی !    

 

نخبه

 

اساسا از یه موضوع خوشمان آمد .

چقدر ما با این کلمه روشنفکر مشکل داشتیم ! به هر انسان فرهیخته ای می رسیدند میگفتند روشنفکر و روی مغز تخته ای من پینگ پنگ بازی میکردند .  

بالاخره یه انسان باخرد که نمی دونم هم کی بود و انگیزه اش چی بود اومد به این جماعت هوشیار گفت :  

نخبه  

آخیش راحت شدم . خداییش به آیت الله مصباح که نمیشد گفت روشنفکر ! ولی اصطلاح نخبه بسیار زیبنده وجنات ایشان است . ایشان یکی از نخبگان حوزه و دانشگاه و سیاست هستند . 

یا مثلا به آیت الله یا شاید حجت السلام هاشمی رفسنجانی که نمیشد گفت روشنفکر ٬ ایشون که

 اُپن مایند نبود بلکه در علم سیاست و اقتصاد نخبه بود . 

و یا جناب عبدالکریم سروش ٬ ایشون با دو دوتا کردن و جمع و تفریق کلمات و کمک از وحی ٬ دین رو بررسی میکنه ٬ نمیشه گفت روشنفکر هست . ایشان نخبه دینی و مذهبی است .  

یا همون سید محمد خاتمی یک نخبه فرهنگی بود و فرهنگ سردرگمی را در کشور نهادینه کرد . اینکه به خاطر حرفها و نوشته هایش بگوییم روشنفکر که درست نیست . 

خلاصه اینکه در همینجا به لطف شخص یا اشخاصی فرهیخته از لگدمال شدن بیش از پیش کلمه شفاف روشنفکر جلوگیری بعمل آمد وگرنه اگر به همین منوال پیش میرفت شاید باید منتظر میموندیم که مسعود ده نمکی هم با اتیکد روشنفکری به زیرنویس کتابها مثل حسن رحیمپور ازغندی اضاف میشد .  

 

در این نوشته نام بردن از اشخاص تنها بعنوان مثال بود نه نمونه . همه اشارت شدگان در حد تیم ملی  کار درست هستند .  

 

دوکلوم حرف

خدا چیست کیست کجاست ؟  

به من چه.. به تو چه .. به ما چه ! 

اصلا آدم نمی تونه حرف بزنه ! میگی خدا کیست میگن زبونت رو گاز بگیر خدا که شخص نیست که تو میگی کیست !!!  

میگی خدا چیست میگن مگه در مورد موتورگازی صحبت میکنی که میگی چیست !!! 

میگی کجاست میگن مگه خدا جسم هست که میگی ...!!! 

آخه عزیز من شما که اینقدر تجسمتون فول هست یه شکلی ... یه نقشه ای ... یه عکس هوایی از خدا بدین !!! 

راستش نه از علت و معلول چیزی دستگیرمون شد نه از قیاس و استقرا و نه سیستم فوق پیشرفته شهودی و غریزی ! 

حالا اینو داشته باش میان میگن خدا گفته اینکار رو بکن ...اون کار رو نکن !  

نمی خوام تشکیک در کسی بوجود بیارم ولی میخوام به بزرگترهام بگم که متاسفانه عقل انسان بدجوری رشد کرده و دیگه وقتشه یه استدلالهای جدید و قوی بیاورید وگرنه من و شما میمونیم و حوضش ! 

اون ننه بزرگ ما بود که  اگه بهش میگفتن چون خدایی وجود داره دیگ سنگی واسه آبگوشت خوبه ... کیف میکرد از این رابطه علّی ! اما بچه شیرخوار امروزی تا نتیجه آزمایش دی ان ای خودش و 

 پدر- مادرش رو نبینه به اونا نمیگه بابا مامان !

 

 

 

فضله کلاغ

پرواز را به خاطر ...؟...! آره ؟ نه !!!

چه خوش است حال مرغی که هیچوقت نپریده باشد ... چه نکوتر آنکه مرغی را ننش نزاییده باشد .   حالا این مرغ هیچیک از اینا نیست و در یک نگاه ایدآلیستی  هر روز باید به اونجاش فشار بیاره و یه تخمی واسه ملت بذاره ! 

 اما ... 

اینکه داری پیاده روی میکنی و یهو یه کلاغ کثافت میکنه بر روی شانه ات یه چیزه ... اینکه توی خونه نشستی و گند خیلی بدی به مشامت می رسه و وقتی نگاه می کنی می بینی روی شونه ات فضله کلاغ پیر بوگندو پخش شده در حالی که در اتاق بسته بوده یه چیز دیگه و اینکه ببینی جناب کلاغ پیر بو گندو در حالی که دور دهنش زردی مدفوع یه حیوان دیگه هست و پرهاش رو رنگارنگ کرده و یه شیشه ادکلن تیروز روی سرش خالی کرده یه چیز دیگه هست .  

 

حالا انتخاب با خودتون... یا سروکارتون با کلاغه پیر و افاضاتش بیفته یا به اونجاتون فشار بیارید و واسه مردم تخم بذارید !

   

حالا کی میگه من دلم گرفته ؟ وقتی یه همچون اعجوبه ای با این عمر طولانی جلو چشام روی دیوار بلند خونه قدیمیمون نشسته و زل زده بهم  احساس دلتنگی چرا ؟

 

همه سراسر نور عشق و امید و جاودانگی در غمزه اش هست ! 

 

حیف که تیر و کمانم دم دست نیست و گرنه از خجالت نگاهش بیرون می آمدم .