حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

م

 

هی نیشست کنارم و گفت خدا مرگ این بده ٬ خدا مرگ اون بده ! یکی دو بار نه هر صبح و شب !  

هم نثر و هم  نظم ! تازه منم مجبور می کرد بگم ! منم میگفتم خب بچه بودم !!!  

 

فقط واسه یکی آرزوی زنده بودن می کرد ٬ هم به نثر و هم به نظم !   

 

 از قضا این و اون هنوز زنده اند و اونی که قرار بود تا قیامت تشریف داشته باشد ٬  مُرد !  

 

فحش بد

 

 

خیلی می خوام بینمش و بهش یه فحشی بدم که تا ما تحتش جزغاله بشه ! 

اما هرچی تا حال فکر کردم چه فحشی در این حد بهش اثر میکنه نیافتم ! 

حرامزاده ٬ پدر .. ٬ مادر ٬ ... کش ٬ بی شرف ٬ بی خرد ٬ کودن ٬ الدنگ و ...  

 خلاصه با کلی تعمیق به این نتیجه رسیدم : واسه اینکه مکان فوق الذکرش به آن حالت مشارُالیه در بیاید باید بهش این فحش رو بدم : 

 

ای انسان  

 

پینوشت : از حالا رو زمین نشستن رو تمرین کن که فردا زیر زمین می خوابی

 

 

نظر

 

 

داشتم فکر میکردم چقدر نظر دیگران واسم مهمه ٬ خب نتونستم جواب یک کلمه ای بیابم . 

نظر بستگی داره از طرف کی باشه و اون طرف در چه حد از تخصصش راجب موضوع باشه و از همه مهمتر اینکه اصلا نیاز به نظر باشه یا نه !  

اما در مجموع نظر دادن و گرفتن خوب هست ولی خب آدم این اختیار رو داره که  جدا سوا کنه . 

ولی اینکه نظرات دیگران را به حراج بگذاریم یه مبحث کاملا مجزا هست .   

مثلا همین وبلاگ نویسی خودمون ٬ یه عده قسمت نظرات رو کاملا باز گذاشتن ٬ یه عده با تایید خودشون نمایش میدن و یه عده معدود هم اصلا نظر دیگران رو نمایش نمیدن ٬ مثل ...   

خب این بستگی به نوع مطالب وبلاگ داره یه وقتایی اصلا ماهیت وبلاگ مطالب عمومی هست که خب نیاز به تبادل نظر بین همه هست و یه وقتایی مطلب محدود به شخص یا گروه کوچکیست که خب با توجه به اینکه ممکنه بعضی نظرات به اونها بربخوره طبیعتا اقدام به گزینش میشه .  

اما  در  اون وبلاگایی که اقدام به انتشار هیچ نظری نمیکنند قطعا مدیر وبلاگ آدم مریضی هست که می خواد تنها خوری کنه ! و نظرات رو به تنهایی بخونه و هرکدوم که بشه ازش استفاده کنه مثل ...  

 

پا نوشت : من عاشق نظرات دیگران هستم  

دوپا نوشت : خب چرا همه به من گیر میدن ؟ برین به اون آقاهه که نظر  نمایش نمیده که هیچ یه نیگاه هم بهشون نمیندازه گیر بدین !!!    

 

 

می روی

 

 

ببین تو هم میری ... چرا نمی خوای باور کنی ... ببین من می دونم خودتم میدونی خیلی داری زجر میکشی ... اینهمه ایندر اوندر زدن ... این رو بپا اون رو بچاپ ...  

ببین تو هم میری ... یه نیگاه به دور برت بنداز ... همه اومدن و رفتن ... بابا که اینقدر از تو بدش میومد رفت ... وقتی مرد آسمون و زمین سر جاشون موندن و هیچی نشد ... دل دو تا شکست و واسه سه چهار نفرم خاطره خوب ازش موند ... همین ... ولی تو چی ؟ 

ببین تو هم میری ... اما مطمئن هستی وقتی رفتی تا صدها سال نفرین و آه و بدنامی رو با اسمت همرا نخواهی کرد ...  

ببین تو هم میری ... ولی یاد خون انسان خیلی سریشه ... توی ذهن تاریخ می مونه ... هنوز فرصت داری ... لذت اعتراف خیلی شیرینه ... چون دشمنانت هم اون رو تحسین خواهند کرد ...  

ببین تو هم میری ... منم میرم ...   

 

پینوشت ۱  : این خط اینم نشون

پینوشت ۲ :  می دونم حالیش نیست ولی در زندگی اجتماعی باید گفت .  

نیست

 

 

پدر من ٬ مادر من ٬ برادر من ٬ خواهر من ٬ دوست من ٬ همسایه من و خلاصه همه و همه !

باور کنید نیست ! گشتم نبود ! حالا شما دائم  بگین یه جایی همین دور و براست !  

 

پینوشت : تخیل رو بیخیال

خواب بی موقع

 

 

توی عالم دوستی یه چیزایی هست که واسه یه عده میشه معضل واسه یه عده  نمک رابطه ! 

 

 

یکیش خواب رفتن وسط بحث و گپ اس ام اسی یا چت هستش .  

 

من و دوستم که نوبرشیم ! شب وسط یه بحث مهم یعنی گهگاه خیلی بحث داغ داغ یکیمون خواب میره !  

 

فرداشم میگیم : هههه دیشبم دوباره خواب رفتی ! اون یکیم میگه آره ههههه !  

 

 یعنی آخر راحت بودن !   

 

حالا توی جامعه هم یه چند صد سالیه وسط بگیر بگیر یه جریان همه خواب میریم و فرداش میگیم : 

 

ههههه دوباره بیچاره شدیم !!!