در بسیاری از سایتها و رسانه ها و کوچه بازار بحث کم توجهی به زلزله شمال غرب از سوی دولت و تلوزیون تبدیل به یک موضوع مهم شده است .
هرکس به دنبال دلایل این مهم برآمده ٬ که اینجانب با توجه به حضور پرشور و غرور آفرین رییسجمهور در آغوش ملک عبدالله در کشور دوست و صمیمی عربستان صعودی زحمت توجیهات را به دوش میکشم :
۱ - همه چیز رو که نمیشه گفت ! اگه بگه خیلیا باید دمشون رو بزارن رو دوششون و برن
۲ - مصلحت نظام
۳ - زلزله جزو مسائل فتنه نیست که رادیو تلوزیون خودش رو جر بده
۴ - زلزله در حد سفرهای استانی مهم نیست
۵ - جهت حضور دولت در مناطق زلزله زده مقیاس ریشتر مهم است ! بدین ترتیب :
کمتر از چهار ریشتر : وزیر کشور
بین چهار تا هشت ریشتر : معاون اول رییسجمهور
بین هشت تا دوازده : شخص رییسجمهور
بالای دوازده ریشتر : هاله نور
۶ - همزمان با زلزله شمال غرب و کشته و آواره شدن هموطنانمان ٬ در کشور دوست عزیز جناب استاد بشار الاسد ٬ مخالفان حکومت از قسمتهایی از شهر حلب عقب نشینی کردند و خب این از نظر دو روزنامه اصلی مملکتی و رادیو تلوزیون بیشتر نیاز به پوشش داشت تا آن !
۷ - همه مسئولین متفق القول هستند که در زلزله بعدی در یزد جبران شود .
--- ---- ---- ----- ------ ------ ------
پینوشت : دولت و صداو سیما غافل شدند ٬ چون : خودشان را به حاشیه برده اند
از سوی آیت الله مکارم شیرازی میزان زکات فطره اعلام شد . بنا بر این اعلام ٬ مردم ایران بر دو قسم هستند : گندم خوار و برنج خوار که میزان فطریه به میزان سه کیلوگرم از هر نوع است .
.
از نظر فقهی اینجانب با میزان فطریه مشکلی نداشته ولی با نوع غذای اصلی مشکل دارم !
در این تیپ بندی دو گروه بزرگ در کشورمان از قلم افتاده اند :
۱ - مال مردم خواران
۲ - خون خواران
بدینویسیله اینجانب اعلام میدارم این دو گروه از افراد فطریه ی شان که به میزان سه سهم بورس دبی برای مال مردم خواران و سه شیشه خون مردم برای خونخوران است را به روح بزرگ و مهربان پدر و مادر خودشان حواله نمایند . باشد تا رستگار شوند .
در مورد کاهش آهنگ رشد جمعیت طبق آخرین آمار گیری و جار و جنجالی که به راه انداختند چند نظری دارم :
اولن در جواب اونایی که به دولتهای خاتمی و هاشمی حمله میکنند بگم که کاهش نرخ فقط به خاطر برنامه های تنظیم خانواده دولتها نبوده
دومن درجواب وزیر بهداشت فعلی عرض کنم که اقتصاد مردم در دهه هشتاد خورشیدی بهتر از دهه شصت هست پس چرا نرخ دهه شصت بیش از دوبرابر است ؟!
سومن میماند مساله اجتماعی !
از نظر اجتماعی ایران در دهه شصت در وضعیت بهتری بوده یا دهه هشتاد ؟ همه می دانیم که طبقه متوسط در دهه هشتاد خورشیدی بسیار پهن تر و گسترده تر از دهه شصت بوده پس به نظر من عامل تغییر اجتماعی مهمترین عامل در کاهش نرخ رشد جمعیت در سالهای اخیر بوده است .
عواملی اجتماعی چون :
- مهم بودن نحوه پرورش و آموزش کودکان و نیز آینده شغلی و اجتماعی فرزندان در نزد والدین
- توجه به زندگی فردی در بین زوجین به جای کاهش میزان رفاه و آسایش و تفریحات با حضور فرزندان
- کاهش میزان نفوذ ایدئولوژی و دین در جامعه در تولید فرزند یا پیشگیری از بارداری ناخواسته
- تغییر ارزشهای جامعه از تکثر فرزندی به تعداد کم
- کاهش میزان حساسیت جامعه نسبت به جنسیت فرزند
- بالا رفتن سن ازدواج
- افزایش تعداد و میزان حضور زنان در فضای جامعه مثل اشتغال و ورزش
البته با بیان موارد فوق قصد نادیده گرفتن عوامل اقتصادی و یا تبلیغاتی ندارم ولی هدفم بیان ناگزیر بودن عوامل اجتماعی و پر اهمیت تر بودن آن است .
بدیهیست با نگاهی دوباره به موردهای اجتماعی ذکر شده توسط من این نکته پررنگ می نماید که به سادگی نمی توان آهنگ رشد جمعیت را افزایش داد . ! کدامیک از آن موارد را به سادگی میتوان حذف کرد ؟!!
-------------------------------- پینوشت ------------------------------
نرخهای واجب دیگری چون بیکاری ٬ سرانه ملی ٬ سرانه ناخالص تولید و رشد اقتصادی بسیار مهمتر از نرخ ۱.۲۹ رشد جمعیت هستند !
نتایج آمار سال گذشته هم رسانه ای شد
از آنجا که اینجانب نیز از تحفگان نسل شصتیها هستم و پدر و مادر مهربانم با اینکه در آغازین روزهای فرتوتگی و پیری بوده اند باز به اهداف مقدس نظام لبیک گفتند و با همتی والا کمر همت بر بستند و قصد تولید من نمودند و اینکه این عملیات با چه کمیت و کیفیتی و در چند روز به طول انجامید بر همه پوشیده است !!!
اما پدر که امروز نیست رمز را بر من گشاید ولی آنچیز که عیان است من پسر آن پدرم و شهودی بر فنون آگاه ! پس میتوانم راهنماییهایی را به دولت فخیمه سرزمینمان ارائه نمایم باشد که مثل موریانه بچه بریزه توی مملکت .
۱ - دولت بزرگوار میتواند تعداد سه شب جمعه در هفته قرار دهد مثلن تقویم ایرانی چنین شود :
شنبه ٬جمعه ٬ دوشنبه ٬ جمعه ٬ چهارشنبه ٬ پنجشنبه و جمعه
۲ - پخش کاندومهای سوراخ در بازار
۳ - به جهت آسودگی خیال صیغه ها و کارگران جنسی ٬ ارائه شناسنامه به فرزندان با پدران
نامشخص با عنوان نام پدر : دولت
۴ - تاسیس مراکز تولید جنین فوری با استخدام زنان و مردان مقید و خواهان اجر دنیوی و اخروی با بیمه و رعایت حداقل حقوق قانون کار
۵- اجازه وارد نمودن بیش از اندازه ی تعیین شده یعنی ختنه گاه در حین روزه بودن
۶ - قطع یارانه نقدی عقیمها و ناتوانان جنسی و زنان یائسه
۷ - تشویق خانواده های کسانی که فرزندشان دچار مرگ مغزی شده به ارائه رحم و تخمدان به پیر زنها
۸ - اجرای طرحهای فرهنگی ٬٬٬ مثلن بجای سیمرغ بلورین در جشنواره سینما ٬ تندیس حاجی دودول طلا به برندگان داده شود .
این کاروان قصد کجا بنموده است ؟
این ره به کجاست ؟
ساروان را غیرتی در وجود نمی بینم و نگهبانان قافله را چشم طمع دوخته بر مال و ناموس مسافران می بینم !
آب در مشکها می خشکد و تن ها خسته راه و دلها شکسته از این سفر !
ساروان سوار بر محملی و شیر شتر در جام و روح و روان با تریاک مانوس !
کسی راه برگشت را می داند ؟
می خواهم برگردم به اول راه و به پدرم بگویم :
چرا این کاروان ؟
-----------------------------------------
پ ن : وایسا دنیا من یه ایستگاه جا مونده ام
امید است پیران و مرشدان و صاحبان فتاوی ، حکمی ارائه نمایند تا روزه داران اجبارن انواع قرصهای آرامبخش را در طول روزهای ماه رمضان مصرف کنند ! باشد که این عزیزان به اعصاب و روان خود مسلط بوده و دعوا و فحش در خیابان و محل کار و کانون گرم خانواده نثار دیگران و همدیگر ننمایند !
ده دقیقه قبل از افطار در خیابان بوده اید ؟
در این لحظات پر فیض برای روزه داران قانون سیخی چند ؟! چراغ قرمز ، سبقت ممنوع ، حرکت در جهت خلاف و فحش به راننده جلویی انگار جزو واجباتشان است !!!
عجب !!!