حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

بیخیال

یکی پیدا شد به حرف من گوش کرد ! 

در تاریخ سوم آبانماه هشتاد و نه  یک پست زدیم و بالاخره یکی پیدا شد و ما را رو سپید نمود نام آن پست بود جنبیدن و شکراً للّه دیروز یکی جنبید ! 

این حرف من یک ادعا نیست و سند دارد آنهم سندی بسیار معتبر که تاریخ نیز به آن چنگ خواهد زد .

امروز ساعت سه بعد از ظهر یکی از نمایندگان بسیار روشن ( در حد لامپ هزار وات کم مصرف شایدم بی مصرف ) در تلویزیون دیارمان که بی طرف نیست و کاملا یکجانبه درد و بلای مردم را به جون می خرد (!) گفت که در ناآرامی دیروز که همه می دانیم جمعیت آن بیش از پنج نفر نبوده یکی از رقاصه های قدیمی حضور داشته که طرفدار فلان کسی بوده  !  

 بسیار خوشحال شدم اولا از اینکه همانطور که من در پست مذکور آرزو داشتم  یکی جنبید و خودش را یه تکانی داد ! و از جهت دیگر اینکه چهار نفر دیگر هم همراه او جنبیدند : 

۱ - خبرنگار واحد مرکزی مردمی خبر  

۲ - یک سرباز وظیفه شناس مراقب رفتار رقاص 

۳ - یک شهروند فضول همیشه درصحنه مشغول فیلمبرداری با دوربین موبایل جهت بلوتوث بازی  

۴ - مادر رقصنده که پشت سرش بود و دائماً قربون صدقه قر کمر بچه اش می رفت  

 

ولنتاین

عشق را خواهی که تا پایان بری ؟  

امروز ولنتاین است روز عشاق روزی که به حرمت پاکی و زلالی و دل عاشق همه به یاد محبت می افتند . 

امروز بار دیگر در خیابانها بچه های سرزمین من به دنبال معشوق خود می گردند تا هدیه ای به رنگ قرمز به او هدیه کنند . هدیه قرمز رنگ خود را با روبان سبزرنگی  در کف دست گذاشته اند و در هر کوی و برزن به دنبال معشوقند . 

چه دل صافی ... چه ایمانی و عجب شجاعتی ! 

در حالی که ابرهای تیره آسمان آبی شهر را اسیر کرده اند و صدای چکمه طوفان در فضا تنین انداز شده و کلاغان پیر بر روی آنتنها نشسته اند  ولی عاشقان با نور ایمانشان شهر را چراغانی کرده اند و سرود زندگی را زمزمه می کنند  و بی باک در جستجوی یار می گردند  .  

چه با شکوه است لحظه دیدن یار در روز ولنتاین .  

درود بر شرف شما عاشقان

حقیقت

حقیقت چیست ؟  

حقیقت آدمی را از جهل و بدفهمی و خرافات و توهمات می رهاند و به صد مرض مبتلا میکند . 

جهان را بر دو منوال حرکت است نظم و بی نظمی ٬  اهل علم میگویند که جهان به سوی بی نظمی می رود ٬ و از آنجایی که  من حقیقت را در نظم یافتم و چون جهان به سوی بی نظمی در حرکت است چرا انسانی بخواهد در خلاف جهت رودخانه شنا کند و خود را جر دهد ؟   

آخه هرچی نگاه میکنی می بینی دروغ گو داره می خنده ٬ آدمای نادون با نادونی خودشون حال می کنن و کسایی که اهل توهم اند که دارن پشتک ملق می زنند !  

حالا کسایی که به حقیقتی می رسند رو رصد کنیم یک عده افسرده و توخود و ناراحت از اینکه  چرا این  اینجور هست و اون چرا اونجور نشده !   

بابا به ملت یه نیگاه بنداز .... دودولشون هست و غم ! مردمی که واسه این و اون طلب مرگ می کنن ... مردمی که واسه یه خطا زنشون را به اسم غیرت سنگسار میکنن ....مردمی که به جاهل ترین می گویند عالم ... مردمی که گریه میکنند که در جهان دیگری شاد بشوند .... مردمی که حقشان را نصف مرد قرار میدهند و به شکرانه  قانونگذار تعظیمش می کنند .... مردمی که الحق مردم اند ....  

و در آخر راضی و خوشنود از کردارشان شب زیر لحاف خرناس می کشند !  

 

چرا این روش زندگانی را باید نفی کرد ؟   

فکرش رو بکن توی رودخونه در جهت آب اگه شنا هم بلد نباشی باز مشکلی نداری . بی مشقت و بی دغدغه حرکت میکنی . صفا سیتی !  

نمی دانم این حقیقت  ٬ چه کرمی هست که به جون بعضی آدمها می افتد و خواب و خوراک رو ازشون می گیرد !    

 

اما واسه کسایی که این ویروس توی جونشون افتاده یه آنتی ویروس وجود داره ٬ تضمینی  ! مجانی هم توزیع میشه ٬ اسمش هست :   

نفهم آنتی ویروس ! همون نسخه تاریخ تولید ۱/۱/۱ که تاریخ انقضاء هم نداره بهترین هست .