روابط پس وارون !
میگن یکی از تفاوتهای مهم در روابط در و تویی ( زناشویی ) ملل اینست که :
اصغر پس از یک هفته حمام نرفتن شب جمعه به صغرا میگه : زود باش بیا بکنیم میخوام فردا برم حموم !!!! زنه هم میگه :اه دوباره شروع کردی !
اما آلفرد و جنیفر میرن حموم و بعد از مام و رنگ و لعاب یه لب میگیرن و میگن : عزیزم دوست داری با هم باشیم !
هر پس و پیشی که نگاه میکنیم همینجوره ! رفتارها و ادبیات زندگی بوی کسالت و رنگ خاکستری داره !
مسافر سوار اتوبوس میشه ٬ رفتار او و راننده رو نیگاه ! خیلی وقتا یاد نعشکش و جنازه میفتم !
ارباب رجوع و کارمند ٬ نمیدونم چرا وقتی میشه مشتری اول سلام کنه و با یه خسته نباشی مودبانه کارش رو درخواست کنه و کارمند هم انگار که یه دوستش بیرون از محل کار ازش چیزی می خواد بانزاکت و دقیق جواب سوال رو بده و کار رو با حوصله انجام بدهد ٬ جناب ارباب رجوع که مثل طلبکارا و انگار که داره از سارقین اموال پدری به ناچار درخواست چیزی میکنه و جناب کارمند هم مثل سیب زمینی اول صدایی ازش در نمیاد و بعد انگار که با یک متهم در ارتباطه و بی نزاکت و سربالا جواب میدهد !؟
رابطه والدین و فرزندان ٬ معلم و دانش آموز ٬ کارگر و کارفرما ٬ پزشک و بیمار ٬ مقامات کشوری و مردم .....
هرچی نگاه میکنم روابط متقاضی و برآورده کننده خیلی مشکل داره ! روح حاکم بر روابط سرد هست ! ادبیات روابط اجتماعی را درست نمیدانیم .
چرا ؟
بهتر نیست یه لحظه خودمون رو اونطرف رابطه بگذاریم ؟ بهتر نیست با دید مثبت درخواست کنیم و با همین نوع دید پاسخ دیگری را بدهیم ؟ بهتر نیست یه ذره همدیگه رو دوست بداریم ؟