حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

بابا

بعضیها به باباها خیلی بد میگن !

 بابا آب داد  

 بابا نان داد  

 بابا به ما جان داد  

 بابا بجای خواب صبح ٬ تاریکی هوا واسه نان دادن ما رفت مسافرکشی ؛   

 بابا واسه آب دادن ما اضافه کاری کرد ٬ دستاش پینه بست ٬ آسم گرفت ٬  دیسک کمرش زد بیرون  

  بابا حالا چشماش خوب نمی بینه  

 بابا بخاطر نان دادن و آب دادن بچه هاش شبها درد سینه بود  

 بابا دلش از سنگ نبود ٬ بابا سنگ صبور بود  

 بابا آرایش نکرد ٬ فوتبال دید 

 بابا طلا دوست نداشت ٬تیم پرسپولیس رو دوست داشت 

 بابا با دیدن قد و بالای بچه هاش عشق می کرد 

 ولی اونا رو ماچ نکرد و قربون صدقه شون نرفت 

  

 بابا مامان رو دوست داشت  

 بهش نان داد ٬ آب داد ولی وقتی زمین گیر شد طلاقش نداد ٬ ازدواج نکرد ٬ صیغه نکرد 

 بابا عاشقش بود واسه همین وقتی دیر میومد ناراحت می شد 

 بابا کم سواد بود ٬ بلد نبود حرفش رو کادو بگیره ٬ صداش رو می برد بالا 

  

 بابا واسه مامان و بچه هاش رفت به جنگ  

 بابا خطر میکرد 

 با مرگ دست و پنجه نرم می کرد  

 سینه بابا را زن صیغه ای نبوسید اون گلوله بود 

واسه تیم پرسپولیس هورا نکشید اون صدای ناله آخر بود  

 

 بابا هیچ وقت نگفت حق دارم 

 بهش گفتند تو حق داری  همونطور که به مامان گفتند حق نداری 

 بابا خیلی مهربون بود  

 بابا آب را با عشق داد 

 بابا نان را با عشق داد 

 بابا خیلی بابا بود  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد