حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

خشت خام

خشت خام

گویند یه شصت سال پیش در یکی از محلات قدیم دیار ما تازه عروسی در صبحگاه اولین روز از داماد پرسید آقا نهار چی دوست دارید ؟ 

 

جوان هم استانبولی پلو را اشارت نمود و با یه ماچ آبدار به عزم کار از خانه خارج شد . 

 

تازه عروس نوجوان و تپلی ما توی عمرش کتری آب هم جوش نیاورده بود چه رسد به استانبولی پلو ! 

 

چاره را در مادر شوهر که در اتاق کناری بود یافت . 

 

- سلام مادر جون صبحتون به خیر ٬ ببخشید امروز میخوام استانبولی بپزم شما هم  

دوس دارین ؟  

- البته ٬ البته ٬ کیه که دوس نداشته باشه  

 

- مادر جون میشه شما هم کنارم باشین و راهنماییم کنید ؟ 

 - البته ٬ البته  

 

و به مطبخ رفتند و شروع کردند  

 

- نه نه عروسم ! اول برنج رو پاک کن بعدش آب کن  

- میدونستم مادر جون یادم رفت   

 

با یکی دو اشتباه ساده مادر شوهر دریافت که تپلی کلاً اینکاره تشریف ندارن و الحق که کوتاهی نکرد و همه چیز را بهش یاد داد . 

 

 اما بعد از هر مرحله ای که مادر شوهر یاد میداد عروس میگفت :  

 

میدونستم یادم رفت  ٬  

اِ  شما هم اینجور میپزین ؟  ما هم همینطور  !  

اینو که میدونستم و ... 

 

خلاصه استانبلی رسید به مرحله دم گذاشتن  

 

- مادر جون فکر کنم دیگه آخراشه   

 

مادر شوهر هم - در حالت خوشبینانه در نظر میگیرم - از برای تادیب گفت : 

- نه عروس گلم برنج باید توی دیگ خوب دم بکشه حالا واسه اینکه عرق نره توی برنج یه خشت خام خوب و سالم و ترتمیز بذار روی برنج و درش رو بذار !  

و عروس ناوارد و از آشپزی بیخبر نیز چنین کرد !  

 

ظهرگاه ٬ استانبولی همچو خشت مالیده شده معطر در دیگ چلفته شد و  داماد ما گل بر شما و منار بر ایل و تبار عروس خانوم !   

وبا یک اردنگی او را به سوی خانه مادرش هدایت نمود !

 

حالا غرض ما این پادشهان خیلی خوبان که دادی از ما را داخل فرکانسهای مجاز تعریف نکرده اند  ٬ هستند . 

 

و دور نیست تکرار روزگار آن نوعروس !  

اونایی که آشپزی و خیاطی و سلاخی و بزازی  رو یادشون دادن و میدن ٬ آخر آشپزیشونم یه خشت خام درجه یک واسشون تجویز میکنن و اونوقته که ... آهان !  

 

اونوقته که در و دیوار به ریششون قهقه میزنه ٬ و البته ناگزیر ما مردمان بینوا هم یه وعده غذا از دست خواهیم داد که شاید به درازای عمرمان داغ گرسنگی آن بر دلمان بنشیند !

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد