مواجهه با یه اتفاق در نگاههای مختلف :
دیروز جلد مدارکم به همراه ۶ عدد کارت ای تی ام ٬ گواهینامه ٬ کارت ملی و کارت سازمان رو گم کردم
آخر وقت بود که متوجه شدم نیست و زمین و زمان رو توی اداره و خیابون گشتم ٬ یادمه تا یه جاهایی توی بازرسی باهام بود اما از وقتی دم اداره پیاده شدم دیگه یادم نبود که همرام بود یانه .
بگذریم از دیروز تا امروز خیلیها حدس و گمان زدند و بعضی هم خیلی کمک اما شیوهای مختلف واسه پیدا شدن از همه جالب انگیز تر بود .
مامان : پول نذر کرد واسه فلانی !
همکارم ح د گفت : پانصد تومان بذار لای سوره نمی دونم گفت یونس یا یوسف ٬ یه همچین چیزی !
همکارم ع ف : اصلن ناراحت نباش تو چون دلت صافه مدارکت به دست یه آدم منصف میفته !
همکارم م س : خب از حالا برو دنبال کاراش به حل اختلاف گزارش بده و کارتهای شتاب رو هم بسوزون
خودم :
- نذر ؟!!!
- پول لای قران !!
- دل صاف ؟!!
- آره اگه تا فردا پیدا نشد میرم اطلاع میدم
جالبه تنوع تفکر در یه محیط به این کوچکی چقدر متفاوت !!!
-----------
خواهش میکنم نگران نباشین و پیشنهاد ورد و جادو ندهید ! پیدا شد ٬ توی ماشین بازرسی اون سازمانی بود که مشترک با هم رفته بودیم ٬ دیروز گشته بودن ولی لا به لای مدارک یکی دیگه از بازرسها گرفته بودن و امروز کشف شد !!!