حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

حقیقت زشت

درد من تنها تنهایی نیست و توجه داشته باشید که: je pens , donc je suis

انسان در نقش خالق

در مورد انسان حرفیست قابل اندیشیدن ، انسان مخلوق است یا خالق ؟ و یا هر دو ؟ 

خب من در این زمان تنها به بحث خالق بودن انسان می پردازم و آن دو را به بعد  

وا می نهم .  

آفریده یا مخلوق را معنای عام آن می جوییم که همانا چیزیست که بوسیله چیز دیگری عامدن بوجود آید .  

آنچه که در نگاه اول توجه یک فکر را به خود جلب میکند مصنوعات آفریده شده توسط انسان است ، از چاقو و تیر و کمان در زمانهای اولیه زندگی بشر گرفته تا کامپیوتر و سفینه فضایی امروزی .  

ولی مصنوعات تنها مخلوقات انسان نیستند . زبان ، فرهنگ ، دانش ، خواندن و نوشتن و قوانین نیز از آفریده های انسانند .  

مخلوقات بشر بسیارند ، به نظر من بزرگترین آفریده انسان در طول تاریخ و نیز پویا ترین آن ، خلق معانی توسط انسان است ، معنا دادن به هر آنچه که او احساس میکند ! از معنایی که به اندام طبیعت میدهد تا اندام یک انسان ، از معنایی که به مجموعه ای از حروف در قالب یک کلمه میدهد تا به یک تمدن چند هزار ساله ، معناهایی چون  نیک و بد ، زیبا و زشت ، خدا و بنده ، خوشبخت و نگون بخت و ...  

معنا هایی که در زمان ثابت نیستند ولی  در یک خط هم حرکت نمیکنند ! معناهایی که گهگاه حتا خود انسان را نیز تحت الشعاع قرار داده و اورا ذاتن یا موجودی پست و یا لوحی پاک می دانند ! 

بی شک می توان گفت که این معناهای بی شمار ، به صورت قراردادهایی در زندگی فردی و جمعی در نوسانند ، پدید می آیند و فسخ می شوند و اینست که انسان هر لحظه در زمان تولید فکر میکند . 

با این وصف نمیتوان از خالق بودن انسان چشم پوشی کرد و او را منفعل دانست .  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد